ثبت نشده های منوچهر سابق !

همانطور که گفتم وضعیت ایران در مقایسه با اروپای سراسر تحول غیر قابل قیاس بود . از یکطرف دولت صفویه با استفاده سیاسی از مذهب کشور را به سمتی سوق داده بود که امکان پذیرش باور دیگری در جامعه بشدت مشکل بود و از طرف دیگر سفر شاهان قاجار به اروپا باعث به همراه آودن نظرات جدید در کنار تحفه های غیر ایرانی بود .

بگذارید مثالی از معماری بزنم . ناصر الدین شاه در بازدیدی که از پاریس داشت از فراز یکی از برجهای کلیسا تمام شهر پاریس را در زیر پای خود میبیند . وقتی به وطن برمیگردد آن معمار باشی پدر سوخته را امر میکند برجی بسازد که از بالای آن پایتخت را بتواند در زیر ساق خود احساس کند . چنین میشود که معماری ایرانی به خدمت هوس شاهانه و به تقلید از برجهای ( احتمالا ) کلیسا ( ی شارتر ) ساخته میشود .

مثالهای اینچنینی در آن دوران کم نیستند .

با اینحال نکته ای که از بازدیدهایی که از نقاط مختلف کشور داشتم به آن برخوردم اینست که معماری دوره قاجار بیشتر منحصر به آموخته های پیش از خود بوده و حتی در تلفیق با نگاه جدید بشدت محافظه کارانه برخورد کرده و لذا برای ایران پیشینه درستی برای هنر مدرن نمیتواند در نظر گرفت .

اما پس از احود شاه اتفاق جدید مردی بود بی سواد و عامی که هر آنچه که نداشت بی هیچ کم و کاست برای دیگران به ارمغان آورد . با روی کار آمدن رضاخان نه تنها سیاست تغییر جهت داد بلکه هنر نیز چنین شد .....

پی نوشت : طرح شمس العماره از شخصی به اسم معیر الممالک بوده که آن معمار باشی پدر سوخته بیچاره  استاد علی محمد کاشی بوده است