بد شد چون داشتم راجع به انرژی در ساختمان و کاربرد خانگی هم یک مقاله مینوشتم تو ذوقم خورد .
مشروح :
آقا ما هر چی نشستیم مگه این شمس بپره . مگه هوای پریدن داشت . هی این طرفی بپر .. هی اونطرفی بپر .... ما خوشبختانه بعد از تماشای کارهای پری صابری پی میبیم که حضور حاج محمد خردادیان در عرصه هنر کشور نه تنها نیاز است بلکه ضروری است . با اینحال به صفای دوستان به ما خوش گذشت هر چی هم که شمس داد و فریاد زد و قرطی بازی در آورد خوشی از سر ما نپرید .آخرش هم از اون یارو که اسمش جلال الدین بود بچه ها بهش میگفتن مولانا پرسیدیم پس شمس کو ؟ یک چشمکی زد و گفت پرید جونم . پرید عشقی .. تو هم با ما میپری ؟ ما رو بگی استقفر الله اینم دیگه شورشو در آورده بود .
پس نوشت :
خلاصه . احوالات ما خوب است انشاء الله که پاینده هم باشد . بالاخره پسا ز دو ماه تلاش فکر میکردم نامه ها رو صفر کردم باز نماینده عمران اکباتان ( چه مرد نازنینی . انقدر گرد بود که میشد قلش بدی ) یک نامه رو کرد مال برج هفت . خدا کنه بقیه مشتری ها از این برنامه ها نداشته باشن .
دارم یک صورتوضعیت قطعی رسیدگی میکنم و خودمو باد کردم براش . میدونم درسته که خیلی از این کارا شروع شده تو این مدیریت ولی کار تموم شده فقط یکدونه است .. کار من تموم بشه دومیه ... البته بعید میدونم ... خیلی بعید .. فعلا بعدا مراجعه کنید که درایم صورتوضعیت قطعی رسیدگی میکنیم