شک نکنید به زودی برمیگردیم .
قربان شما
پی نوشت :
مرحله اول - نفرت :
بجان خودم شک نکنید پدر پرد سوخته همه شماهایی که دل منو شکستید رو در میارم . یک حسابی ازتون برسم تا بفهمید از یک من ماست چقدر کره میشه گرفت . فکر کردین یادم میاد وقتی خنده هاتون با دیگرانه و آه و ناله تون با من ؟ فکر کردین چیزی که برای من اسم عشق روش گذاشتین رو به ریش من میخندین رو نمیفهمم ؟ اونم رفاقت آبدوغ خیاریتونه که وقتی مشکلی واسه م پیش میاد محض خنده یک احوال پرسی بلد نیستین اما هر وقت فیلتون یاد هندستون میکنه من باید حاضر به یراق باشم ؟ به گور پدرم خندیدم اگه دیگه یک دقیقه به اراجیفی که میبافین فکر کنم . فعلا لنگ دیگران رو بگیرین ما هم سنگ رو نگه داشتیم . وقتی ته چاه بودی بدون سنگ رو کی میندازه .... تا دفعه دیگه هر غلطی دوست داشتین بکنین و دوست نداشتین کسی باهاتون این برخورد رو بکنه یک کم مکث کنین . . حالا وای سین نوبت ما هم میرسه ..