................
میدانم که این نامه ها که برای تو مینویسم
چیزی جز آینه نیستند!
آینه هایی که غرور خود را در آنها مینگری ....
با اینهمه من چمدان عشق تو را حمل میکنم
و خجالت میکشن از سیلی زدن به زنی
که در چمدان دسته سفیدش
زیبا ترین روزهای مرا می برد !
پی نوشت :چقدر این شعر نزار قبانی سهمگین بود .. چه بار اول که خوندمش و چه اینبار که بازخونی کردم دیوونه اش شدم
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم فروردین ۱۳۸۶ ساعت 23:50 توسط منوچهرسابق
|