اینا همه اش مقدمه است تا بگم وقتی سازمانتون قبلا خونه مسکونی بوده پس با معیار های یک خونه مسکونی ساخته شده و ۴ نفر ظرفیت بیشتر نداره . . اما میتونن اتاقشو عوض کرده باشن که یک کم نو نوار بنظر بیاد .
این آسانسور توی زندگی حرفه ای ما کارمندا اثرش خیلی بارزه . چون معمولا توی یک روز چندین بار از این وسیله استفاده میکنیم و اگه فقط کارمند باشی صرف رسیدن به مقصد شما رو از اتفاقات اطرافتون بی نصیب میزاره .
شما میتونین توی أسانسور تنها باشین .. یعنی حداقل یک دقیقه میتونین خودتونو توی آینه دید بزنین یا به موزیک گوش بدین یا توی فکر زندگیتون باشین
شما میتونین با بقیه کارمندا باشین که احتمالا دارین راجع به آخرین وضعیت انتقالات و تعدیل ها و حقوقها بحث میکنین
شما میتونین با یک مدیر توی آسانسور باشین که مطمئنا دستها گوله شده مثل فوتبالیست های قبل از زدن ضربه آزاد ایستادین و دارین به کفشهای مدیرتون نگاه میکنین
اما از همه جالب تر اینکه با ارباب رجوع توی آسانسور باشین ...
درب باز میشه و یک خانومی میاد تو ( من عاشق اینم که خودمو یک ارباب رجوع جا بزنم . واسه همین یک مشت کاغذ دستمو سعی میکنم مثل بقیه شون جلو صورتم بگیرم .. گاهی سوالای پرت و پلا هم میپرسم ) ...میپرسه قسمت .... کجاست ( من یک کمی فکر میکنم ) م ومیگم : احتمالا طبقه دومه . اونم دکمه دوم رو فشار میده . بلافاصله کابین راه میافته . آسانسور توی حرکت آهنگ از کرخه تا راین رو میزنه و یک خانومی ( که معلوم نیست کجای آسانسور قایم شده ) طبقات رو اعلام میکنه . تا راه میافتیم خاونمه میگه خدا لعنتشون کنه . . حتی توی آسانسور هم میخوان مردم غمگین باشن ... ( بله ؟ چی فرمودین ؟ ) منم سرمو تکون میدم و میگم درسته اعصاب آدم خورد میشه ...بعدش من پیاده میشم و اون میره ..
یا توی آسانسور داری جلو آینه شکلک در میاری . یکدفعه یکی مثل دیو میاد تو . . تو که اولش جا خوردی و بعدش ترسیدی خودتو اون گوشه جا میدی . توی آینه یواشکی که نگا میکنی میفهمی بابا یارو کلاه ایمنی موتور سرشه و برش نداشته همونجوری پرسیده تو . از قضا با هم پیاده میشین و اونم دفتر مدیر رو میپرسه و میره ... تو هم میری سر کارت که یکهو سایه مهیبی روی کاغذ هات میافته . سرتو بالا میکنی میبینی خودشه . میگه شما منوچهری ؟ میگم بعله ؟ میگه ای بابا تو آسانسور میگفتی دیگه .. این نامه مال توه .. منم پیکم ( تو دلم میگم آره البته پیک مرگ ) خلاصه امضا میگیره و میره
بهرحال . ایندفعه سوار آسانسور شدین یک کمی به اطرافتون دقت کنین . اصولا آدمها توی یک مسیری که همسفرن خیلی حرفها میزنن که جالبن و بعضی هاشون آدمو به فکر وادار میکنه .....
پی نوشت :
برای نرگس عزیز .. تولدت مبارک برات بهترین آرزو ها رو دارم در سالهای زیبایی که پیش رو داری ...







